کد خبر: ۵۸۴۹
۰۸ مرداد ۱۴۰۲ - ۱۵:۰۰

یک‌قل‌ دوقل‌بازها

اینکه بچه‌های امروز تمایلی به این بازی‌های سنتی و قدیمی ندارند، طبیعی است؛ چون سرگرمی‌ها زیاد شده است.

یادش‌به‌خیر با یک گچ، ساعت‌ها وسط کوچه لی‌لی بازی می‌کردیم. وقتی به خودمان می‌آمدیم که غروب شده بود و باید به خانه می‌رفتیم. حالا، اما اوضاع فرق کرده است. بچه‌ها ساعت‌ها در گیم‌نت وقت می‌گذرانند بدون اینکه لحظه‌ای از روی صندلی بلند شوند. آن‌ها روزبه‌روز کم‌تحرک‌تر می‌شوند. در این گزارش، مردم محلات ایثارگران و هدایت از تفریحات بچگی‌شان گفته‌اند.

 

وقتی ساعت‌ها یک‌قل‌دوقل، بازی می‌کردیم

حاجیه‌خانم اخطاری دارد مقابل در خانه‌اش را آب‌وجارو می‌کند. او معتقد است که امروز شور و هیجان از بین بچه‌ها رفته است و ادامه می‌دهد: ما هم بچه بودیم و بچگی می‌کردیم. نوه‌هایم را که نگاه می‌کنم، می‌بینم خیلی با ما فرق دارند. آن‌ها یا جلوی تلویزیون می‌نشینند یا تبلت به دست می‌گیرند و یک گوشه کز می‌کنند.

او می‌افزاید: ما دورهم جمع می‌شدیم و ساعت‌ها یک‌قل‌دوقل بازی می‌کردیم، فقط بازی نبود؛ در خلالش با هم حرف هم می‌زدیم. گاهی هم گروهی بازی می‌کردیم. یادش‌به‌خیر چه دورانی داشتیم!


لی‌لی و خاطراتش

خانم باقری، از اهالی ساکن در ایثارگران می‌گوید: من و هم‌سن‌و‌سال‌هایم با هم لی‌لی، بازی می‌کردیم. سنگش را یکی می‌آورد، گچش را یکی. خیلی‌وقت‌ها هم در حیاط همسایه خط می‌کشیدیم و همان‌جا بازی می‌کردیم.

همسایه ما خانم‌معلمی بود که نیمی از روز در خانه نبود و من و دختر‌های همسایه نمی‌گذاشتیم دخترش تنهایی را احساس کند، اما امروز کم نیستند بچه‌هایی که ساعت‌ها در خانه تنها هستند بدون اینکه هم‌بازی‌ای داشته باشند.

او که حالا مادر دو دختر است، ادامه می‌دهد: واقعا بچه‌های حالا فرق می‌کنند. آن‌ها کشش زیادی به بازی‌های رایانه‌ای و تلویزیون دارند. من تلاش می‌کنم بچه‌هایم بیشتر تحرک کنند، بنابراین باهاشان بازی می‌کنم و یک‌روز درمیان با آن‌ها به پارک محله می‌روم، اما بازهم تا فرصتی پیدا کنند، جلوی تلویزیون جا خوش می‌کنند.


ماجرای هفت‌سنگ و پسر‌های بازیگوش

حجت اسلامی در حال رفتن به مسجد محله است تا برای نماز اول وقت آماده شود. او هم در این مورد می‌گوید: از بازی‌های آن‌وقت‌ها هفت‌سنگ را به خاطر دارم. بعضی پسر‌ها سر خوراکی با هم شرط می‌بستند و بازی می‌کردند.

گاهی هم پسر‌های این محله با محله‌ای دیگر مسابقه می‌دادند. کاملا به خاطر دارم که یک‌بار پس‌گردنی محکمی سر همین بازی از برادرم خوردم؛ چون باعث شدم آن‌ها ببازند و برای همه نان‌قندی بخرند.

او ادامه می‌دهد: اینکه بچه‌های امروز تمایلی به این بازی‌ها ندارند، طبیعی است؛ چون سرگرمی‌ها زیاد شده است. آن‌وقت‌ها نه تلویزیونی بود و نه بازی‌های رایانه‌ای. شاید اگر ما هم این امکانات را دراختیار داشتیم، محو بازی‌های محلی نمی‌شدیم، اما خودمانیم؛ هیچ‌چیز جای آن بازی‌ها و شوروحالش را نمی‌گیرد. حالا بچه‌ها همان‌قدر که کم‌تحرکند، همان‌قدر هم کم‌حوصله و پرخاشگرند. نمی‌شود با بعضی‌هایشان حرف زد. فوری از کوره درمی‌روند.

اسلامی ادامه می‌دهد: کافی است عصر‌ها سری به گیم‌نت محله ما بزنید. پر از بچه‌هایی است که ساعت‌ها وقتشان را پشت کامپیوتر می‌گذرانند. این بازی‌های خشن، بالطبع روی اعصابشان اثر می‌گذارد.

 

* این گزارش شنبه ۲ اردیبهشت ۹۶ در شمـاره ۲۴۱ در شهرآرا محله منطقه ۲ به چاپ رسیده است.

 

کلمات کلیدی
ارسال نظر